أَخْبَرَنَا جُبَيْرُ بْنُ عَطَاءٍ الْخُجَنْدِيُّ، قَالَ: سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ الْمَرْأَةِ تُزِيلُ الشَّعْرَ مِنْ وَجْهِهَا، فَقَالَ: لَا بَأْسَ بِهِ، أَتَذَرُهُ حَتَّى تَشَبَّهَ بِالرِّجَالِ؟! قُلْتُ: إِنَّهُمْ يَقُولُونَ ذَلِكَ تَغْيِيرُ خَلْقِ اللَّهِ! قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَلَا يَنْتِفُونَ هَؤُلَاءِ إِبْطَهُمْ وَلَا يَحْلِقُونَ عَانَتَهُمْ؟! إِنَّمَا يُغَيِّرُ خَلْقَ اللَّهِ مَنْ يُفْسِدُهُ، ثُمَّ قَالَ: تَحْلِقُ الشَّعْرَ، وَلَا تَنْتِفُهُ فَتُؤْذِي بِذَلِكَ نَفْسَهَا.
ترجمهی گفتار:
جبیر بن عطاء خُجندی ما را خبر داد، گفت: از منصور دربارهی زنی پرسیدم که موی را از روی خود میزداید، پس فرمود: اشکالی ندارد، آیا آن را واگذارد تا به مردها شباهت یابد؟! گفتم: اینها میگویند که آن تغییر آفرینش خداوند است! فرمود: سبحان الله! آیا اینها موی بغلشان را نمیکَنند و موی زهارشان را نمیتراشند؟! هرآینه آفرینش خداوند را کسی تغییر میدهد که آن را تباه میکند، سپس فرمود: (زن) موی را بتراشد و آن را نکَند که خود را با این کار آزار میدهد.
شرح گفتار:
از این گفتار و برخی دیگر از گفتارهای آن جناب دانسته میشود که برداشتن موی روی برای زنان، هرگاه تغییری دائمی در بدن آنان ایجاد کند، به این نحو که دیگر نروید، جایز نیست؛ چراکه خداوند چنین تغییری را خواستهی شیطان دانسته و از قول او فرموده است: ﴿وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ﴾[۱]؛ «و هرآینه آنان را امر میکنم، پس آفرینش خداوند را تغییر میدهند»، ولی هرگاه تغییری دائمی در بدن آنان ایجاد نکند، مشروط به اینکه آسیبی به آن نرساند و با انگیزههای عقلایی و مقاصد مشروع مانند آرایش زوجین برای یکدیگر باشد، اشکالی ندارد.