شما و هر کس که پشت شماست را به ترس از خداوند سفارش می‌کنم. هنگامی که خود را تنها می‌پندارید با شماست و از چیزی که در سر می‌گردانید آگاه است و کاری که می‌کنید را می‌بیند؛ همچنانکه فرشتگانش پیرامونتان هستند و با چشم‌هایی خیره به شما می‌نگرند که چه می‌کنید و گوش‌های خود را فراز می‌آورند که چه می‌گویید تا همه را بنویسند و چیزی را فرو نگذارند. سپس در روز داوری بر شما شهادت خواهند داد که خود دیدیم چنین کرد و خود شنیدیم چنان گفت، پس شما را رسوا خواهند ساخت، تا از شرمساری سر به زیر اندازید و از پشیمانی لب به دندان گزید و از نگرانی عرق سرد کنید. از اینجا واجب می‌شود بر شما که از خداوند بترسید و زبان خود را نگاه دارید تا ناروا نگوید و چشم خود را نگاه دارید تا ناروا نبیند و گوش خود را نگاه دارید تا ناروا نشنود و دست خود را نگاه دارید تا ناروا نگیرد، مبادا در روز داوری رسوا شوید و به آتش درآیید؛ آتشی که پوست را می‌کَند و گوشت را می‌پزد و استخوان را نرم می‌کند.

چنین می‌بینم که هشدارم را جدّی نمی‌گیرید و پندم را به کار نمی‌بندید؛ چنانکه گویی برای غیر شما سخن می‌گویم! آیا می‌پندارید که ایمانتان کافی است و شما را به عمل صالح نیازی نیست؟! یا می‌پندارید که چون حق را شناخته‌اید، از احکام خداوند معاف گشته‌اید و از حساب او رهایی یافته‌اید، پس گناهی به شما زیان نمی‌رساند؟! این پندار را از سر بیرون کنید، پیش از آنکه شما را در طاعت سست کند و بر معصیت جری گرداند، تا آن گاه که ایمانتان را از دست بدهید و پس از شناخت، منکر شوید؛ مانند کسانی که به فتنه افتادند یا روزگار بر آنان درازی یافت، پس شبهه‌ها دامانشان را گرفت و تردیدها بر زمینشان زد.

درباره‌ی شما چیزهایی به من می‌رسد که نمی‌پسندم. زنهار در میان شما اختلاف نباشد؛ چراکه اختلاف در میان شما مانند آتش در میان خرمن است. مبادا دو دسته شوید و هر دسته از دیگری بیزاری جوید؛ چراکه هرگاه چنین کنید، یاری خداوند از شما برداشته می‌شود. کینه‌ی یکدیگر را به دل نگیرید و از خطاهای یکدیگر چشم بپوشید. آیا نمی‌خواهید که خداوند از خطاهای شما چشم بپوشد؟! از یکدیگر زود نرنجید؛ مانند کودکان که به چیزکی گریان می‌شوند و شکوه سر می‌دهند. به یکدیگر بدگمان نباشید، بلکه گمانی نیکو برید؛ چراکه دشمن یکدیگر نیستید. درباره‌ی یکدیگر بدگویی نکنید؛ چراکه این کاری زشت و ناپسند است و گوشت یکدیگر را نخورید! از عیب‌جویی بپرهیزید؛ چراکه خود بدون عیب نیستید و یکدیگر را نصیحت کنید، باشد که اصلاح شوید. دروغ می‌گوید کسی که عیوب برادر یا خواهرش را می‌شمارد و می‌گوید که خیرخواه است! اگر خیرخواه است چرا عیوب خود را نمی‌شمارد؟! با یکدیگر مهربان باشید؛ چراکه مهربانی زیباتر است و از تندی و درشتی بپرهیزید؛ چراکه کمتر سود می‌رساند. وای بر هر پرخاشگر ستیزه‌جوی که همواره معترض و ناخشنود است؛ مانند سگی که اگر به او پردازی بانگ می‌کند و اگر او را واگذاری بانگ می‌کند! آیا در خشم خود نمی‌میرد تا دیگران را آسوده کند؟!

برای شما از دو چیز می‌ترسم: اختلاف در میانتان و نافرمانی از امیرتان؛ چراکه مانند دو تیغه‌ی قیچی، رشته‌ی کار را می‌برند. زنهار در میان شما اختلافی نباشد و هر یک از شما از امیر خود اطاعت کند. از من نیست کسی که در میان شما اختلافی بر می‌انگیزد یا از امیر خود نافرمانی می‌کند؛ مانند کسی که می‌گوید من این امیر را قبول ندارم؛ پس از جماعت جدا می‌شود و به خودسری روی می‌آورد و به کارشکنی می‌پردازد، تا آن گاه که به فتنه می‌افتد؛ مانند گوسفندی که از گلّه جدا می‌شود و به تنهایی می‌چرد، تا آن گاه که گرگی او را می‌یابد و می‌درد! امیران شما از صالحان شما هستند و با شما مشورت می‌کنند. پس از آن‌ها اطاعت کنید، تا کارهاتان سامان یابد؛ چراکه این برای شما بهتر است اگر بدانید. از خداوند برای خودم و شما آمرزش می‌طلبم.